آزمون هوشی وکسلر کودکان (WISC)
آزمون هوش وکسلر برای کودکان – ویرایش پنجم، استاندارد ایران (WISC-V) یک ابزار بالینی جامع و جداگانه است که برای ارزیابی مهارتهای استدلال کودکان 6 تا 16 سال استفاده میشود. نتایج آزمون شامل نمره ضریب هوشی کامل (IQ) و همچنین رتبهبندی و نمرات معادل برای شاخصهای درک کلامی، فضایی دیداری، استدلال سیال، حافظه کاری و سرعت پردازش است.
WISC-V را میتوان برای اهداف شناسایی ناتوانی ذهنی، استعداد، ناتوانیهای یادگیری خاص، قرار دادن در برنامههای تخصصی و مداخله بالینی استفاده کرد. ارزیابی معمولاً بین یک و نیم تا دو ساعت زمان نیاز دارد و با استفاده از iPad انجام میشود.
نمرات ارزیابی ما توسط روانشناسان باتجربه، تحلیل و گزارش میشود.
مهارتهای ارزیابیشده با WISC-V
آزمون روانسنجی WISC-V اخیراً (2016) بهروز شده است تا 75 سال تحقیق و پیشرفت در زمینه ارزیابی فکری را در خود جای دهد و همچنین نیازهای عملی و بالینی جامعه معاصر را منعکس میکند.
WISC-V دارای 10 خرده آزمون اصلی و خرده آزمون تکمیلی است:
- شباهتها و واژگان دو خرده آزمون اصلی هستند که نمره درک کلامی را تشکیل میدهند.
- دو زیر آزمون اصلی بصری-فضایی عبارتاند از طراحی بلوک و پازلهای بصری.
- استدلال سیال با دو خرده آزمون اصلی، استدلال ماتریس و وزنهای اشکال اندازهگیری میشوند.
- فراخنای ارقام و فراخنای تصویر دو خرده آزمون اصلی حافظه کاری هستند و کدگذاری و جستجوی نمادها دو خرده آزمون اصلی سرعت پردازش هستند.
بااینحال، 10 خرده آزمون اصلی بهطور یکسان در ضریب هوش کامل یا نمره IQ نقش ندارند. ضریب هوشی در مقیاس کامل از هفت زیر آزمون اولیه تشکیل شده است.
- شباهتها
- واژگان
- طراحی بلوکها،
- استدلال ماتریسی
- وزنهای اشکال
- فراخنای ارقام و رمزگذاری
هنگامیکه ما در مورد IQ یک فرد صحبت میکنیم، بهطورکلی به نمره FSIQ آنها اشاره میکنیم. همچنین ممکن است یک نمره GAI دریافت کنید که مشابه یک FSIQ است. بااینحال، وزن کمتری بر حافظه کاری و سرعت پردازش میگذارد. اختلاف قابلتوجه بین FSIQ و GAI کودک ممکن است نشاندهنده ناتوانی یادگیری باشد.
اطلاعات بیشتر درباره شاخصهای WISC-V
- شاخص درک کلامی توانایی کودکان در دسترسی و به کار بردن دانش اکتسابی کلمات را میسنجد. بهطور خاص، این نمره نشاندهنده توانایی کودکان در بیان کلامی مفاهیم معنادار، تفکر در مورد اطلاعات کلامی و بیان خود با استفاده از کلمات است.
- شاخص دیداری-فضایی توانایی کودک را در ارزیابی جزئیات دیداری و درک روابط دیداری-فضایی برای ساختن طرحهای هندسی از روی یک الگو اندازهگیری میکند. این مهارت مستلزم استدلال دیداری-فضایی، ادغام و ترکیب روابط جزء-کل، توجه به جزئیات دیداری، گاهی اوقات با استفاده از هماهنگی دست و چشم و کار سریع و کارآمد با اطلاعات دیداری است.
- شاخص استدلال سیال توانایی کودک را در تشخیص رابطه مفهومی زیربنایی بین اشیاء دیداری و استفاده از استدلال برای شناسایی و اعمال قوانین میسنجد. شناسایی و کاربرد روابط مفهومی مستلزم استدلال استقرایی و کمی، هوش دیداری گسترده، پردازش همزمان و تفکر انتزاعی است.
- شاخص حافظه کاری توانایی کودک را برای ثبت، نگهداری و دستکاری اطلاعات دیداری و شنیداری اندازهگیری میکند. این تکالیف مهارتهای فرد را در توجه، تمرکز و استدلال ذهنی و همچنین تمایز بینایی و شنوایی اندازهگیری میکند. این مهارت ارتباط تنگاتنگی با یادگیری و پیشرفت دارد.
- شاخص سرعت پردازش، سرعت و دقت کودک در شناسایی دیداری، تصمیمگیری و اجرای تصمیم را اندازهگیری میکند. عملکرد مربوط به اسکن دیداری، تمایز دیداری، حافظه دیداری کوتاهمدت، هماهنگی بینایی حرکتی و تمرکز است. این مهارت ممکن است برای رشد کودک در خواندن و توانایی تفکر سریع بهطورکلی مهم باشد. افرادی که سرعت پردازش کمتری دارند معمولاً به زمان بیشتری برای تکمیل کارهای مدرسه و سایر کارهای روزانه نیاز دارند. شاخص سرعت پردازش پایین نشان میدهد که یک کودک برای انجام برخی تکالیف، بیشتر از حد متوسط زمان صرف میکند. دانشآموزان بسیار وظیفهشناس، دانشآموزانی که اضطراب امتحان دارند یا کمالگرایان معمولاً بدون توجه به اینکه با چه سرعتی اطلاعات را پردازش میکنند، نمره پایینتری در PSI میگیرند.
نمره ضریب هوشی مقیاس کامل از هفت خرده آزمون مشتق میشود و توانایی را در پنج حوزه توانایی شناختی خلاصه میکند: شاخصهای درک کلامی، دیداری-فضایی، استدلال سیال، حافظه کاری و شاخصهای سرعت پردازش. امتیاز مقیاس کامل WISC–V یکی از راههای مشاهده عملکرد فکری و مهارتهای استدلال کودک است. بالاترین امتیاز شاخص ممکن که میتوان در استاندارد WISC-V به دست آورد 155 است. بالاترین FSIQ ممکن 160 است.
آزمون هوش وکسلر پیش از دبستان- ویرایش سوم (WPPSI-III)
دامنۀ سنی: 2 سال ۶ ماه تا ۷ سال و ۳ ماه
انطباق و هنجاریابی در ایران: هیربد، قلمزن و عابدی (۱۳۹۴) ناشر: موسسه تحقیقات علوم رفتاری – شناختی سینا
هدف: مقیاس هوشی وکسلر برای کودکان پیشدبستانی و دبستانی (WPPSI-III) را میتوان برای اهداف زیر به کار برد:
- شناسایی استعداد فکری و نقاط قوت و ضعف شناختی کودکان
- مشخص کردن عملکرد کلی تواناییهای شناختی کودکان
- کمک به تصمیمگیری در مورد برنامه های توسعۀ درمان
- تصمیمگیری در مورد جایگذاری کودکان در محیطهای بالینی و آموزشی
ارائۀ اطلاعات بالینی به منظور سنجش و پژوهشهای عصب-روانشناختی
زمان لازم برای اجرای WPPSI
- ۲ سال و ۶ ماه تا ۳ سال و ۱۱ ماه: ۳۰ الی ۴۵ دقیقه
- ۴ تا ۷ سال و سه ماه: ۴۵ تا ۶۰ دقیقه
هنجاریابی WPPSI-III در ایران
مقیاس هوشی وکسلر برای کودکان پیشدبستانی و دبستانی-نسخۀ سوم (WPPSI-III) در ایران توسط هیربد، قلمزن و عابدی (۱۳۹۴) بهعنوان یک ابزار بالینی که به صورت انفرادی اجرا می شود برای آزمون هوش کودکان ۲ سال و ۶ ماهه تا ۷ سال و سهماهه ترجمه و انطباق یابی شده است. این ابزار اندازهگیری نوآورانه از رشد شناختی کودکان پیشدبستانی و خردسالان، ریشه در نظریات و پژوهشهای معاصر دارد. نسخۀ اولیۀ این آزمون در سال ۱۹۶۷ توسط دیوید وکسلر طراحی شده است. از زمان ارائۀ اولیۀ این آزمون چندین بار تجدیدنظر شده است که تا به حال ویرایش سوم آن در ایران هنجاری یابی شده است؛ نسخه اخیر آن یعنی ویرایش چهارم آن هنوز ترجمه و انطباق یابی نشده است. این آزمون تأکید زیادی بر ویژگیهای کودک پسند، ازلحاظ رشدی متناسب با کودک دارد و شامل تکالیف سرعت پردازش، خرده آزمونهای حافظۀ کاری و ساختار عاملی گسترش یافته است. پیشرفتهای گسترده برای بهرهمندی از کودکان و آزمونگرها در نظر گرفته شده است.
خرده آزمونهای WPPSI-III
مقیاس WPPSI-III از ۱۴ خرده آزمون تشکیل شده است. در جدول ۱ خلاصهای از خرده آزمونها ارائه شده است.
خرده آزمون | توضیح |
طراحی مکعب | کودک ابتدا یک الگوی ساختنی یا شکلی از کتاب تصویر را مشاهده میکند و سپس در یک محدودۀ زمانی خاص با استفاده از مکعبهای یک یا دو رنگی طرح را از نو میسازد. |
اطلاعات | برای سؤالهای تصویری، کودک با انتخاب یک تصویر از بین چهار تصویر به سؤال پاسخ میدهد. برای سؤالهای کلامی کودک به سؤالهایی پاسخ میدهد که گسترۀ وسیعی از عناوین اطلاعات عمومی را میسنجند. |
استدلال ماتریسی | کودک به ماتریس ناقصی نگاه میکند و از بین ۴ یا ۵ گزینه، قسمت حذفشده را انتخاب میکند. |
واژگان | برای سؤالهای تصویری، کودک نام تصاویر نمایش دادهشده در کتاب تصویر را ذکر میکند. برای سؤالهای کلامی کودک برای واژههایی که آزمونگر با صدای بلند آنها را میخواند تعاریف مناسب ارائه میکند. |
مفاهیم تصویری | ۲ یا ۳ ردیف تصویر در اختیار کودک قرار داده میشود و او از هر ردیف یک تصویر را انتخاب میکند تا گروهی از تصاویر دارای خصوصیات مشترک را شکل بدهد. |
جستجوی نماد | کودک یک گروه جستجو را بررسی میکند و نشان میدهد که آیا نماد گروههای جستجو هماهنگی دارد یا نه. |
استدلال لغت | از کودک خواسته میشود تا مفهوم معمول و رایج توصیفشده در مجموعهای از کلیدهای راهنما خاص را شناسایی کند. |
رمزگردانی | کودک نمادهای هماهنگ با اشکال هندسی ساده را کپی میکند. کودک با استفاده از کلید، هر نماد را در شکل مطابق آن ترسیم میکند. |
درک مطلب | کودک با توجه به فهم خود از اصول کلی و موقعیتهای اجتماعی به سؤالات پاسخ میدهد. |
تکمیل تصویر | کودک تصویری را میبیند و سپس به قسمت حذفشده اشاره میکند و یا نام ن را ذکر میکند. |
شباهتها | آزمونگر از روی جمله ناقصی که شامل دو مفهوم برخوردار از ویژگیهای مشترک است، روخوانی میکند. از کودک خواسته میشود با ارائۀ پاسخی نمایانگر ویژگیهای مشترک جمله را کامل کند. |
درک و فهم لغت | کودک به گروهی شامل ۴ تصویر نگاه میکند و به تصویری که آزمونگر نام آن را با صدای بلند ذکر کرده، اشاره میکند. |
الحاق قطعات | تکههایی از پازل با ترتیبی استاندارد در اختیار کودک قرار داده میشود و او در ظرف مدت ۹۰ ثانیه برای تشکیل یک پازل درست و کامل قطعات را در کنار هم قرار میدهد. |
نامگذاری تصاویر | کودک نام تصاویر نمایش دادهشده در کتاب تصویر را ذکر میکند. |
همانند ویرایشهای قبلی مقیاس وکسلر، WPPSI-III نیز نمرات هوش کلامی (VIQ)، هوش عملی (PIQ) و هوش کل (FSIQ) را به دست میدهد. علاوه بر این، ضریب سرعت پردازش (معروف به شاخص سرعت پردازش (PSQ) را میتوان برای کودکان سنین ۴ تا ۷ سال و ۳ ماه و ترکیب کلی زبان (GLC) را برای کودکان هر دو گروه سنی محاسبه کرد.
چارچوب آزمون
چهارچوب WPPSI-III برای انعکاس نظریههای رشدی رایج و شیوۀ ارزیابی ذهنی کودکان، بهویژه رشد در کودکان خردسال بهروز شده است. همچنین بهمنظور درک بهتر تغییرات رشد شناختی و ادراکی کودکان، سنین دو سال و ۶ ماه تا ۳ سال و ۱۱ ماه و همچنین چهار سال تا ۷ سال و ۳ ماه به مجموعه خرده آزمونهای متفاوت تقسیم شده است. برای مشاهدۀ تصویر گرافیکی مربوط به چهارچوب آزمون WPPSI-III برای دو گروه سنی به شکل ۱ و ۲ مراجعه کنید.
شکل ۱- سنین ۲ سال و ۶ ماه تا ۳ سال و ۱۱ ماه
خرده آزمونهای اصلی | مقیاس کلامی: (۱) درک و فهم لغت (۲) اطلاعات مقیاس عملی: (۱) طراحی مکعب (۲) الحاق قطعات |
خرده آزمون تکمیلی | نامگذاری تصویر |
شکل ۲- سنین ۴ سال تا ۷ سال و ۳ ماه
خرده آزمونهای اصلی | مقیاس کلامی: اطلاعات واژگان استدلال لغت مقیاس عملی: طراحی مکعب استدلال ماتریسی مفاهیم تصویری رمزگردانی |
خرده آزمونهای تکمیلی | جستجوی نماددرک مطلب تکمیل تصاویر شباهتها الحاق قطعات |
خرده آزمونهای اختیاری | درک و فهم لغتنامگذاری تصویر |
اصطلاحات تخصصی خرده آزمونها
خرده آزمونها به سه گروه اصلی، تکمیلی و اختیاری تقسیم میشوند. در اکثر موارد از خرده آزمونهای اصلی برای به دست آوردن نمرۀ هوش کلامی، هوش عملی و نمرۀ هوش کل استفاده میشود. اگرچه نمرات خرده آزمونهای اصلی ازلحاظ بالینی معتبر و معنادارند ولی بر اجرای خرده آزمونهای تکمیلی گزینشی، بیشتر تأکید میشود. خرده آزمونهای تکمیلی نمونۀ وسیعی از عملکرد ذهنی شناختی را به دست میدهند و بر این اساس آزمونگر میتواند سرعت پردازش مربوط به گروه سنی بزرگتر و نمرۀ کلی زبان گروه سنی کوچکتر را محاسبه کند. از خرده آزمونهای تکمیلی میتوان بهجای خرده آزمونهای اصلی استفاده کرد.
نمرۀ کلی زبان که برای کودکان بزرگتر اختیاری است، بر نمرات نامگذاری تصویر و درک و فهم لغت متکی است. این خرده آزمونها را نمیتوان جایگزین هیچیک از خرده آزمونهای کلامی اصلی در این گروه سنی کرد. طبقهبندی خرده آزمونها بهعنوان خرده آزمون اصلی، تکمیلی یا اختیاری برای گروههای سنی مختلف متفاوت است. برای مثال، خرده آزمون درک و فهم لغت برای کودکان سنین ۲ سال و ۶ ماه تا ۳ سال و ۱۱ ماه خرده آزمونی اصلی محسوب میشود، اما برای کودکان سنین ۴ سال تا ۷ سال و ۳ ماه خرده آزمونی اختیاری است.
سنین ۲ سال و ۶ ماه تا ۳ سال و ۱۱ ماه
برای کودکان سنین ۲ سال و ۶ ماه تا ۳ سال و ۱۱ ماه، چهار خرده آزمون اصلی وجود دارد. خرده آزمونهای درک و فهم لغت و اطلاعات ازجمله خرده آزمونهای کلامی اصلی و خرده آزمونهای طراحی مکعب و الحاق قطعهها از خرده آزمونهای عملی اصلی هستند.
خرده آزمون نامگذاری تصویر، برای این گروه سنی، خرده آزمون کلامی تکمیلی به شمار میآید و امکان دارد بهعنوان جایگزین درک و فهم لغت یا برای احتساب نمرۀ زبان کلی به کار گرفته شود. چهار نمرۀ کامل قابل حصول برای این گروه سنی عبارتاند از: هوش کلامی (VIQ)، هوش عملی (PIQ) هوش کل (FSIQ) و نمرۀ کلی زبان (GLC).
سنین ۴ سال تا ۷ سال و ۳ ماه
برای کودکان سنین ۴سال تا ۷ سال و ۳ ماه هفت خرده آزمون اصلی وجود دارد که عبارتاند از: سه خرده آزمون کلامی، سه خرده آزمون عملی و یک خرده آزمون سرعت پردازش. خرده آزمونهای کلامی اصلی عبارتاند از: خرده آزمونهای اطلاعات، واژگان و استدلال لغت. خرده آزمونهای عملی اصلی عبارتاند از: خرده آزمونهای طراحی مکعب، استدلال ماتریسی و مفاهیم تصویری. برای انعکاس سهم و تأثیر سرعت پردازش در هوش، ماتریسی و مفاهیم تصویری. برای انعکاس سهم و تأثیر سرعت پردازش در هوش، رمزگردانی بهعنوان خرده آزمون سرعت پردازش مدنظر قرار میگیرد. خرده آزمونهای کلامی تکمیلی عبارتاند از: خرده آزمونهای درک مطلب و شباهتها و خرده آزمونهای عملی تکمیلی عبارتاند از: تکمیل تصویر و الحاق قطعهها. جستجوی نماد بهعنوان آزمون سرعت پردازش تکمیلی مدنظر قرار میگیرد. خرده آزمونهای درک و فهم لغت و نامگذاری تصویر برای این گروه سنی، خرده آزمونهای کلامی اختیاری هستند و نباید جایگزین خرده آزمونهای کلامی اصلی شوند. پنج نمرۀ کل موجود و قابل حصول برای این گروه سنی عبارتاند از: هوش کلامی (VIQ)، هوش عملی (PIQ)، ضریب سرعت پردازش (PSQ)، هوش کل (FSIQ) و نمرۀ کلی زبان (GLC).
کاربردهای WPPSI–III
از مقیاس WPPSI-III میتوان بهعنوان ابزاری روانی- آموزشی برای سنجش جامع و فراگیر عملکرد شناختی کودکان استفاده کرد. همچنین میتوان از این مقیاس بهعنوان بخشی از سنجش معطوف به تشخیص استعداد ذهنی، تاخیرات رشد شناختی و عقبماندگی ذهنی بهره گرفت و از نتایج آن بهعنوان راهنمایی برای جایگزینی تصمیمات در برنامههای بالینی و یا برنامههای مربوط به مدرسه اشاره کرد.
علاوه بر این، WPPSI-III با نسخۀ دوم آزمون پیشرفت فردی وکسلر ارتباط پیدا میکند که این آزمون معیاری جامع و فراگیر برای پیشرفت تحصیلی کودکان و بزرگسالان است. این ارتباط در زمینۀ توانایی شناختی و پیشرفت تحصیلی کودکان کمسنوسال اطلاعاتی ارائه میدهد. در محیط مدرسه برای پیشبینی پیشرفت تحصیلی در آینده، بهطور گسترده از آزمونهای عملکرد ذهنی استفاده میشود. WPPSI-III به این شیوه برای اهداف مداخلهای آموزشی نظیر جایگزینی در برنامههای شناخت افراد استثنایی با برنامههای تشخیص ناتوانیهای یادگیری یا تاخیرات شناختی اطلاعات ارزشمندی را به دست میدهد.
سیستم سنجش رفتار انطباقی- نسخۀ دوم را میتوان با هدف افزایش میزان کارایی بالینی به همراه WPPSI-III به کار برد. این ترکیب در زمینۀ عملکرد شناختی و انطباقی موردنیاز برای تشخیص درست عقبماندگی ذهنی اطلاعاتی ارائه میدهد.
در پایان میتوان از اهداف تحقیقاتی WPPSI-III استفاده کرد. ارزیابی تواناییهای شناختی در زمینۀ نحوۀ اکتساب و عرضۀ عملکردهای مهم ذهنی توسط کودکان کمسنوسال، دانش و آگاهی بسیاری را به همراه دارد. برای مثال محققان میتوانند برای بررسی تغییرپذیری اثربخشی مداخلات مدرسه محور با توجه به توانایی شناختی کودک یا برای تعیین تأثیرات جراحت مغزی آسیبزا بر کارکرد شناختی از WPPSI-III استفاده کنند.
برای درک بهتر رشد شناختی در طول سالهای بحرانی رشد، دامنهی سنی WPPSI-III به دو گروه تقسیمبندی شده است. کودکان بین ۲ سال و ۶ ماه تا ۳ سال و ۱۱ ماه در تعداد کمی خرده آزمون نیازمند حداقل بیان کلامی شرکت میکنند که این امر میزان تأثیرات گیجکنندۀ احتمالی مدتزمان محدود توجه و رشد زبان بر عملکرد را کاهش میدهد. کودکان سنین ۴ تا ۷ سال و ۳ ماه در خرده آزمونهای بیشتری شرکت میکنند که تعدادی از این خرده آزمونها نیازمند بیان کلامی و مهارتهای مدادی (نوشتاری) است.
اگرچه برای کودکان ۲ سال و ۶ ماه تا ۳ سال و ۱۱ ماه آزمون WPPSI-III متشکل از ۵ خرده آزمون و برای کودکان ۴ سال تا ۷ سال و ۳ ماه این تعداد بالغ بر ۱۴ خرده آزمون است، بهمنظور احتساب هوش کلامی، هوش عملی و هوش کل برای کودکان کم سن و سال باید تنها ۴ خرده آزمون اصلی و برای کودکان بزرگتر ۷ خرده آزمون اصلی به اجرا دربیاید. امکان دارد متخصصان به دلایل عملی یا بالینی ۷ خرده آزمون اضافی را هم به اجرا درآورند. برای مثال، امکان دارد برای کودک دچار تأخیر در رشد حرکتی، خرده آزمون تکمیل تصویر جایگزین خرده آزمون طراحی مکعب شود. نمرات کل (یعنی هوش کلامی، هوش عملی، سرعت پردازش، هوش کل و نمرۀ کلی زبان) باید همیشه حاصل بهکارگیری خرده آزمونهای مناسب سن، یا جایگزینهای مجاز آن خرده آزمونها باشند. برای تسهیل تفسیر نمرات، برای هر خرده آزمون هنجارهای فردی مشخص میشوند.
آزمودن کودکان نزدیک به پایان دامنۀ سنی
دامنههای سنی WPPSI-III و مقیاس هوشی وکسلر برای کودکان – ویرایش سوم، برای کودکان سنین ۶ تا ۷ سال و ۳ ماه باهم تداخل دارند. آزمونگر میتواند برای تعیین معیار مناسب یک کودک مابین این سنین دست به انتخاب بزند. برای کودکان مشکوک به میزان توانایی شناختی کمتر از حد متوسط، به دلیل سطح پایین WPPSI-III، در این دامنۀ سنی باید از این مقیاس استفاده شود. برای کودکان کم مهارت در زبان، دچار نواقص زبانی یا مشکلات بیانی و کلامی باید بهمنظور کاهش میزان تأثیرات گیجکنندۀ زبان یا بیان کلامی بر نمرات کل از WPPSI-III استفاده شود، اما برای کودکان بسیار توانمند بایستی از WISC-III یا نسخههای بالاتر استفاده شود؛ چراکه این مقیاس از سطح بالایی برخوردار است. برای کودکان متوسط ازلحاظ توانایی انتخاب بین WPPSI-III و WISC-III به قضاوت بالینی متخصصان امر روانشناسی و آموزش نیاز است. مقیاس WISC-III برای محاسبۀ هوش کل، اجرای ۱۰ خرده آزمون را ایجاب میکند، درحالیکه مقیاس WPPSI-III اجرای ۷ خرده آزمون را الزامی میکند. برای کودکانی که در زمینۀ کامل کردن سنجش طولانیمدت مشکلدارند از مقیاس WPPSI-III استفاده میشود. دلایل ارجاع، آشنایی با آزمونها و آگاهی از ویژگیهای کودک (برای مثال، تواناییهای کلامی، فراخنای توجه) ازجمله مواردی هستند که باید به آنها توجه شود. برای کودکان ۲ سال و ۶ ماه تا ۳ سال و ۱۱ ماه مقیاس بیلی برای رشد کودکان، نسخۀ دوم (BSID-II) – با مقیاس WPPSI-III تداخل و همپوشی دارد. هر دو ابزار سطح عملکرد فعلی کودک را ارزیابی میکنند، اما هدف هرکدام از آنها متفاوت است. BSID-II برای ارزیابی رشد کودکان در حوزههای شناختی، حرکتی و رفتاری (و بهعبارتدیگر بررسی این نکته که آیا کودک در مراحل مختلف رشد مهارتهای گوناگونی دارد) طراحی شده است، درحالیکه WPPSI-III در اصل کیفیت مهارتهای شناختی کودک در مقایسه با مهارتهای کودکان همسنوسال او را ارزیابی میکند، اما مقیاس ذهنی و روانی BSID-II شامل تکالیفی است که کارکردهای مشابه کارکردهای WPPSI-III را ارزیابی میکند. برای کودکان کم سن و سال مشکوک به میزان توانایی کمتر از حد متوسط بایستی مقیاس روانی BSID-II مدنظر قرار گیرد. برعکس برای کودکان برخوردار از میزان توانایی بالا بایستی از مقیاس WPPSI-III استفاده شود. هدف آزمون و نیازهای کودک خاص بایستی بر تصمیمگیری مربوط به استفاده از BSID-II یا WPPSI-III تأثیر داشته باشد و آن را هدایت کند.
آزمودن کودکان دارای نیازهای خاص
اغلب کودکان دارای نیازهای خاص که نواقص و اختلالات زبانی یا جسمی دارند، برای ارزیابی روانی ارجاع داده میشوند. در مورد چنین کودکانی نکتۀ مهم این است که عملکرد ضعیف در آزمون شناختی به توانایی ذهنی پایین نسبت داده نشود. چراکه در حقیقت این مورد مربوط به ناتوانیهای حسی یا حرکتی است. بسته به ماهیت معلولیت و ناتوانی و نوع آزمون اجرایی، امکان دارد عملکرد کودک به نمراتی منجر شود که در صورت اجرای استاندارد آزمون، ظرفیت و توانایی ذهنی کودک را کماهمیت جلوه دهد. برای مثال، کودک مبتلابه نقص حرکتی شدید بهاحتمالزیاد در تعدادی از خرده آزمونهای عملی WPPSI-III که برای انجام مواد آنها در یک محدودۀ زمانی به تواناییهای حرکتی سطح بالا و عالی نیاز دارد، نمرات پایینی را کسب میکند. به همین نحو، کودک دچار نواقص شنیداری، زبانی یا گفتاری بیانی در خرده آزمونهای کلامی نقص و کاستی دارد. اگرچه این مقاله قصد ندارد برای آزمودن کودکان دچار نواقص جسمی رهنمودهایی را ارائه دهد، این پیشنهادها میتواند در امر ارزیابی تواناییهای این کودکانی کارآمد و مفید واقع شود.
پیش از آزمودن یک کودک دچار نقص جسمی یا زبانی با محدودیتهای او و شیوۀ مطلوب ارتباط و تمامی مواردی که ممکن است انحراف از رویههای استاندارد را ایجاب کند، آشنایی پیدا کنید. برای سنجش یک کودک دارای نیازهای خاص با لزوم به حفظ شیوههای استاندارد، مقداری انعطافپذیری لازم و ضروری است. برای مثال یک کودک دچار نقص حرکتی در تکالیف نیازمند مهارتهای دستی، ضعیف عمل میکند. شما باید اجرای خرده آزمونهای کلامی و خرده آزمونهای عملی نیازمند مهارتهای حرکتی ساده یا خرده آزمونهای عملی فاقد حرکت (برای مثال مفاهیم تصویری و استدلال ماتریسی) را مدنظر قرار دهید. برای احتساب و دریافت هوش کل میتوان جستجوی نماد را که به مهارت حرکت یک متری نیاز دارد جایگزین رمزگردانی کرد. امکان دارد از نمرات کلامی بهعنوان معیار تخمینی این تواناییهای شناختی کودک استفاده شود. به همین نحو، برای کودک دچار نقص زبانی شما میتوانید بر خرده آزمونهای عملی بهعنوان معیار تخمینی تواناییهای شناختی کودک تأکید کنید و آنها را به کار ببرید. خرده آزمونهای نامگذاری تصاویر و درک و فهم لغت در اصل برای کودکان کم سن و سال طراحی شدهاند، اما از آنها میتوان برای کودکان مشکوک به نقص بیان یا دیگر نواقص زبانی استفاده کرد چراکه این خرده آزمونها بر بیان شفاهی تأکید زیادی ندارند و معیارهای کلامی ارائه میدهند.
برای کودکان دچار نواقص جسمی میتوان از دیگر آزمونهای طراحیشده برای این جمعیت در جهت تکمیل WPPSI-III استفاده کرد. مثل همیشه سنجش عملکرد شناختی کودک بایستی بر منابع اطلاعاتی چندگانه ازجمله اطلاعات مربوط به تاریخچۀ زندگی استوار باشد. در مورد کودکانی که با استفاده از سمعک یا دستگاه کمک شنیداری ازلحاظ تیز حسی شنیداری در حد طبیعی یا نزدیک به این حد هستند و با کمک این دستگاهها به تجربیات گستردهای رسیدهاند، نتایج بهدستآمده با WPPSI-III احتمالاً معتبر هستند، اما نمرات کل ممکن است گیجکننده باشند و حصول کودک در حوزهی زبان گفتاری را به دلیل استفاده از کمک شنیداری به بهترین نحو نشان دهند، اما برای کودکان ناشنوا یا کمشنوا که قدرت تمیز و تیز حسی شنیداری بالایی ندارند به هنگام تعبیر نتایج بایستی عوامل مختلفی مدنظر قرار گیرند، عواملی نظیر سن شروع، سن تشخیص، سببشناسی اختلال و نقص شنوایی، کیفیت و میزان تقویت صدا توسط سمعک کودک و درجه و استواری این اختلال همراه با دیگر تشخیصها. به هنگام برنامهریزی تغییرات در حال اجرای WPPSI-III برای این جمعیت از کودکان، زبان اصلی کودک (برای مثال زبان اشارهی کاربردی) و شیوهی مطلوب ارتباط (برای مثال زبان اشاره یا گفتاری) ازجمله عوامل مهمی هستند که در برابر نوع یا میزان فقدان شنوایی باید مدنظر قرار گیرند. برای اجرای بهترین روش ارتباط با یک کودک خاص، مشورت با یک مربی حرفهای و باتجربه در زمینۀ ارتباط با اشخاص ناشنوا یا کمشنوا و آشنا با کودک مورد آزمایش توصیه میشود.
تمامی تغییرات صورت گرفته در دستورالعملهای اجرا و نمرهگذاری استاندارد (برای مثال استفاده از مفسر، ترجمۀ پرسشها، راهنماییها، ترتیب اجرایی خارج از استاندارد و غیره) بایستی در صورتجلسۀ WPPSI-III و گزارش تفسیری ذکر و ثبت شود و به هنگام تفسیر نتایج آزمون به آن توجه شود. متخصصانی که عملکرد کودک را ارزیابی میکنند بایستی برای ارزیابی تأثیرات چنین شیوههای تغییریافتهای بر نمرههای آزمون، بر قضاوت بالینی تکیه کنند. برخلاف این حقیقت که برخی از تغییرات از اعتبار بهکارگیری هنجارها میکاهند، یک چنین سنجش محدودیتهایی، در زمینۀ نقاط قوت و ضعف کودک در عملکرد ذهنی، اغلب اطلاعات کیفی و کمی بسیار ارزندهای ارائه میدهند.
خلاصه و جمعبندی
طول و ساختار. مقیاس هوشی وکسلر پیشدبستانی و دبستانی-نسخۀ سوم (WPPSI-III) برای سنجش هوش کودکان بهصورت انفرادی طراحی شده است. زمان اجرا بستگی به ردۀ سنی کودک در آن دارد. بر اساس دفترچۀ راهنمای اجرا و نمرهگذاری، اجرای خرده آزمونهای اصلی برای بیشتر کودکان ۲ سال و ۶ ماه تا ۳ سال و ۱۱ ماه تقریباً ۳۰ تا ۴۵ دقیقه طول میکشد. برای اکثر کودکان ۴ سال تا ۷ سال ۳ ماه تقریباً ۴۵ تا ۶۰ دقیقه زمان میبرد. گروه اول به ۴ خرده آزمون اصلی و گروه دوم و بزرگتر به ۷ خرده آزمون اصلی باید پاسخ دهند.
۲سال و ۶ ماه تا ۳ سال و ۱۱ ماه
کودکان در این گروه سنی باید ۴ خرده آزمون اصلی را انجام دهند: درک و فهم لغات، اطلاعات، طراحی مکعبها و الحاق قطعات. نامگذاری تصاویر نیز بهعنوان یک خرده آزمون تکمیلی در دسترس است. بر اساس این اقدامات، میتوان ۴ نمرۀ ترکیبی محاسبه کرد: هوشبهر کلامی (VIQ)، هوشبهر عملی (PIQ)، هوشبهر کلی (FSIQ) و نمرۀ کلی زبان (GLC)
۴ سال تا ۷ سال ۳ ماه
کودکانی که در این گروه سنی قرار میگیرند باید ۷ خرده آزمون اصلی را انجام دهند: اطلاعات، واژگان، استدلال لغت، طراحی مکعبها، استدلال ماتریسی، مفاهیم تصویری و رمزگردانی. بر اساس این اقدامات، میتوان ۵ نمرۀ ترکیبی را محاسبه کرد: هوشبهر کلامی (VIQ)، هوشبهر عملی (PIQ)، هوشبهر کلی (FSIQ) و نمرۀ کلی زبان (GLC) و ضریب سرعت پردازش (PSQ). علاوه بر این، ۷ خرده آزمون تکمیلی نیز در دسترس است: درک مطلب، شباهتها، تکمیل تصاویر، نامگذاری تصاویر، درک و فهم لغات، الحاق قطعات و جستجوی نماد.
از خرده آزمونهای تکمیلی (مانند نامگذاری تصاویر) میتوان برای ایجاد نمرات ترکیبی اضافی (مانند GLC) استفاده کرد. یا میتوان برای جایگزینی یک خرده آزمون اصلی استفاده کرد. قوانین خاص برای جایگزینی خرده آزمونها در کتابچۀ راهنما بحث شده است.
تعداد سؤالها در هر خرده آزمون بسته به گروه سنی متفاوت است. دامنۀ نمرات سؤالها نیز برای هر خرده آزمون متفاوت است (بهعنوانمثال، به سؤالات خرده آزمون اطلاعات صفر و یک تعلق میگیرد، درحالیکه به سؤالات خرده آزمون واژگان نمره صفر تا ۲ تعلق میگیرد). نمرات خام جمعآوریشده و به نمرات مقیاس، نمرات ترکیبی- VIQ، PIQ، FSIQ، GLC، PSQ – نمرات استاندارد، نیمرخهای نمره، رتبههای صدکی، طبقهبندی توصیفی و معادلهای سنی آزمون تبدیل میشوند.
اجرا، نمرهگذاری و تفسیر
کتابچۀ راهنمای مقیاس هوشی وکسلر پیشدبستانی و دبستانی-نسخۀ سوم (WPPSI-III) بیان میکند که آزمونگران و نمره گذاران آزمون باید آموزش فنی لازم را در زمینه اجرا دیده باشند. این آزمون برای اجرا نسبتاً آسان، آسان برای نمرهگذاری و برای تفسیر نسبتاً دشوار است.
پایایی آزمون
همسانی درونی: از آزمون پایایی دونیمه کردن برای محاسبۀ پایایی نمرات برای دونیمههای آزمون بر اساس دادههای نمونۀ هنجاریابی استفاده شد. بر اساس مطالب مندرج در کتابچۀ راهنما، متوسط ضریب پایایی برای خرده آزمونها بین ۰/۸۱ تا ۰/۹۴ و مقیاسهای ترکیبی بین ۰/۹۰ تا ۰/۹۶ قرار گرفتند. هر دو مقدار قابل قبولی از همسانی درونی نمرات را نشان میدهند.
اجرای آزمون هوش کودکان WPPSI-III در مرکز مشاورۀ جوانۀ رشد تبریز
مقیاس هوشی وکسلر پیشدبستانی و دبستانی-نسخۀ سوم (WPPSI-III) و همچنین سایر آزمونهای هوش در مرکز مشاورۀ جوانۀ رشد تبریز بهوسیلۀ استادان مجرب انجام میشود. شما میتوانید با مراجعه به این مرکز انواع آزمونهای جدید هوش را انجام داده و ضریب هوشی یا هوشبهر (IQ) خود و فرزندانتان را بسنجید. قبل از این کار میتوانید جهت بهرهمندی از مشاورۀ رایگان کارشناسان روانسنجی مرکز جهت انتخاب نوع مناسب سنجش هوش و استعداد کودکان یا سایر آزمونها و شرایط اجرا با شمارۀ همراه مرکز مشاورۀ جوانۀ رشد تبریز دپارتمان روانسنجی ۰۹۱۴۶۳۴۷۰۹۸ تماس بگیرید.
آزمون هوشی وکسلر کودکان (WISC)؛ تاریخچه، فرمت آزمون، ویژگیهای روانسنجی، کاربردها، ترجمه ها
مقیاس هوش وکسلر کودکان – ترجمه دکتر اکبر رضایی – 1400
مقیاس هوش وکسلر کودکان (WISC) یک آزمون هوشی است که برای کودکان 6 تا 16 ساله بهصورت انفرادی اجرا میشود. ویرایش پنجم (WISC-V؛ وکسلر، 2014) جدیدترین نسخه آن است.
اجرای WISC-V تا 65 دقیقه طول میکشد. این آزمون یک مقیاس کامل IQ (که قبلاً بهعنوان ضریب هوشی یا نمره IQ شناخته میشد) ایجاد میکند که نشاندهنده توانایی فکری کلی کودک است. این آزمون همچنین پنج نمره شاخص اصلی، یعنی شاخص درک کلامی، شاخص فضایی بصری، شاخص استدلال سیالی، شاخص حافظه کاری و شاخص سرعت پردازش را نیز ارائه میدهد. این شاخصها نشاندهنده تواناییهای کودک در حوزههای شناختی مجزا است. پنج نمره ترکیبی جانبی را میتوان از ترکیبهای مختلف خرده آزمونهای اولیه یا خرده آزمونهای اولیه و ثانویه به دست آورد. پنج خرده آزمون مکمل، سه نمره ترکیبی مکمل را برای اندازهگیری تواناییهای شناختی مرتبط با سنجش و شناسایی اختلالات یادگیری خاص، بهویژه نارساخوانی (dyslexia) و اختلال ریاضی (dyscalculia)، ارائه میدهد. تغییر در شیوهها و اهداف آزمودن میتواند زمان ارزیابی را 15 الی 20 دقیقه برای ارزیابی یک شاخص اولیه کاهش دهد یا زمان آزمودن را برای ارزیابی کامل همه شاخصهای اولیه، فرعی و مکمل به سه ساعت یا بیشتر افزایش دهد.
تاریخچه
WISC اصلی (وکسلر، 1949) که توسط دیوید وکسلر، روانشناس آمریکایی رومانیایی توسعه یافت، اقتباسی از چندین خرده آزمون بود که مقیاس هوش وکسلر -بلویو (وکسلر، 1939) را تشکیل میداد، اما چندین خرده آزمون که بهطور خاص برای آن طراحی شده بود را نیز شامل میشد. خرده آزمونها در مقیاسهای کلامی و عملی سازماندهی شده بودند و نمرههایی برای IQ کلامی (VIQ)، IQ عملی (PIQ) و IQ مقیاس کامل (FSIQ) ارائه میدادند.
ویرایش سوم مقیاس هوش کودکان در سال 1991 (WISC III؛ وکسلر، 1991) منتشر شد و یک خرده آزمون جدید را بهعنوان معیاری برای سرعت پردازش به همراه داشت. علاوه بر نمرات سنتی VIQ، PIQ و FSIQ، چهار نمره شاخص جدید برای نشان دادن حوزههای محدودتر عملکرد شناختی، شاخص درک کلامی (VCI)، شاخص سازمان ادراکی (POI)، شاخص رهایی از حواسپرتی (FDI)، و شاخص سرعت پردازش (PSI) معرفی کرد.
WISC-IV در سال 2003 و WISC-V نیز در سال 2014 منتشر شد. WISC-V درمجموع 21 خرده آزمون دارد. دارای 15 نمره ترکیبی است.
فرمت آزمون
WISC یک آزمون درمجموعهای از مقیاسهای هوش کودکان وکسلر است. افراد 16 سال به بالا با مقیاس هوشی بزرگسالان وکسلر (WAIS) مورد آزمون قرار میگیرند و کودکان دو سال و ششماهه تا هفتساله و هفتماهه با مقیاس هوشی پیشدبستانی وکسلر (WPPSI) سنجش میشوند.
بین آزمونها همپوشانی وجود دارد: کودکان 6 سال 0 ماه تا 7 سال 7 ماه 7 میتوانند WPPSI یا WISC را تکمیل کنند. کودکان 16 ساله میتوانند WISC-V یا WAIS-IV را تکمیل کنند. با استفاده از آزمونهای مختلف میتوان اثر کف و اثر سقف متفاوتی را به دست آورد که به درک بیشتر تواناییها یا نقایص کودک کمک میکند. این بدان معناست که یک نوجوان 16 ساله که دارای ناتوانیهای ذهنی است ممکن است با استفاده از WISC-V مورد آزمون قرار گیرد تا روانشناس بتواند سطح دانش آنها (پایینترین سطح) را بررسی کند.
پنج نمره شاخص اصلی وجود دارد: شاخص درک کلامی (VCI)، شاخص فضایی بصری (VSI)، شاخص استدلال سیال (FRI)، شاخص حافظه کاری یا کاری (WMI) و شاخص سرعت پردازش (PSI). برای به دست آوردن هر یک از نمرات شاخص اصلی، دو خرده آزمون باید اجرا شود؛ بنابراین، درمجموع 10 خرده آزمون، خرده آزمون اصلی هستند. مقیاس کامل IQ از 7 خرده آزمون از 10 خرده آزمون اصلی به دست میآید: دو خرده آزمون درک کلامی، یک خرده آزمون دیداری فضایی، دو خرده آزمون استدلال سیال، یک خرده آزمون حافظه کاری و یک خرده آزمون سرعت پردازش. درک کلامی و استدلال سیال در مقیاس کامل IQ وزن بیشتری داده میشود تا اهمیت تواناییهای متبلور و سیال در مدلهای هوش مدرن را منعکس کند (وکسلر، 2014).
VCI از خرده آزمونهای شباهتها و واژگان حاصل میشود. خرده آزمونهای مقیاس درک کلامی در زیر شرح دادهشده است:
- شباهتها – (اصلی، FSIQ) از کودک پرسیده میشود که چگونه دو کلمه شبیه / مشابه هستند.
- واژگان – (اصلی، FSIQ) از آزمودنی خواسته میشود تا یک کلمه ارائهشده را تعریف کند.
- اطلاعات (ثانویه) – سؤالاتی در مورد دانش عمومی.
- درک مطلب – (ثانویه) سؤالاتی درباره موقعیتهای اجتماعی یا مفاهیم رایج پرسیده میشود.
VCI یک معیار کلی برای شکلگیری مفهوم کلامی (توانایی کودک در استدلال شفاهی) است و تحت تأثیر دانش معنایی قرار دارد.
VSI از خرده آزمونهای طراحی مکعبها و معماهای بصری به دست میآید. این خرده آزمونها به شرح زیر هستند:
- طراحی مکعبها (اصلی، FSIQ) – کودکان مکعبهای قرمز و سفید را بر اساس یک مدل نمایش دادهشده در یک الگو قرار میدهند. این آزمون با محدودیت زمانی انجام میگیرد و برای برخی از معماهای دشوار پاداش سرعت در نظر گرفته میشود.
- معماهای بصری (اصلی) – کودکان یک پازل را در کتاب محرک مشاهده میکنند و از بین قطعاتی که سه مورد از آنها میتوانند پازل را بسازند، انتخاب میکنند.
VSI معیاری از پردازش فضایی بصری است.
FRI از خرده آزمونهای استدلال ماتریسی و وزن شکلها به دست میآید. خرده آزمونهای مقیاس استدلال سیال در زیر شرح دادهشده است:
- استدلال ماتریسی (اصلی، FSIQ) – به کودکان مجموعهای از تصاویر با یک مربع خالی نشان داده میشود و تصویر متناسب با مجموعه را از بین پنج گزینه انتخاب میکنند.
- وزن شکلها (اصلی، FSIQ) – کودکان کتاب محرک را مشاهده میکنند که شکلهای اشکال در یک ترازو (یا ترازوهایی) با یکطرف خالی قرار دارند و گزینهای را انتخاب میکنند که ترازو را متعادل نگه میدارد.
- مفاهیم تصویری (ثانویه) – به کودکان مجموعهای از تصاویر ارائهشده در ردیفها (دو یا سه ردیف) ارائه میشود و از آنها خواسته میشود تعیین کنند که کدام تصاویر باهم جور میشوند، یکی از هر ردیف.
- محاسبه (ثانویه) – مسائل کلامی ریاضی بهصورت شفاهی با توجه به محدودیت زمانی اجرا میشود.
FRI معیار استدلال استقرایی و کمی است.
WMI از خرده آزمون فراخنای ارقام و فراخنای تصویر تشکیل میشود. خرده آزمونهای مقیاس حافظه کاری به شرح زیر است:
- فراخنای ارقام (اصلی، FSIQ) – کودکان به توالی اعداد بهصورت شفاهی گوش میدهند و آنها را همانطور که شنیده میشوند، به ترتیب معکوس و به ترتیب صعودی تکرار میکنند.
- فراخنای تصویر (اصلی) – کودکان تصاویر را در کتاب محرک مشاهده میکنند و در صورت امکان به ترتیب تصاویری را که مشاهده کردهاند از بین گزینهها انتخاب میکنند.
- ترتیب حرف – عدد (ثانویه) – به کودکان یک سری اعداد و حروف ارائه میشود و از آنها خواسته میشود تا آنها را به ترتیب از پیش تعیینشده برای آزمونگر بیان کند.
WMI معیاری برای اندازهگیری توانایی حافظه کاری است.
PSI از خرده آزمونهای نماد یابی و رمزنویسی به دست میآید. خرده آزمونهای سرعت پردازش به شرح زیر است:
- رمزنویسی (اصلی، FSIQ) – کودکان زیر 8 سال ردیف اشکال را با خطوط مختلف مطابق کد علامتگذاری میکنند، کودکان بالای 8 سال یک کد نماد-رقم را با استفاده از کلید رونویسی میکنند. این تکلیف با محدودیت زمانی اجرا میشود.
- نماد یابی (اصلی) – به کودکان ردیف نمادها و نمادهای هدف داده میشود و از آنها خواسته میشود تا مشخص کنند که آیا نمادهای هدف در هر سطر وجود دارد یا نه.
- خط زنی (ثانویه) – کودکان مجموعههای تصادفی و ساختاریافتهای از تصاویر را بهدقت بررسی میکنند و تصاویر هدف خاص را در مدتزمان محدود مشخص میکنند.
PSI معیاری برای سرعت پردازش است.
انتشار WISC-V در سال 2014 شامل پنج نمره شاخص جانبی بود که برای اهداف یا موقعیتهای بالینی خاصی از شاخص استدلال کمی (QRI)، شاخص حافظه شنیداری (AWMI)، شاخص غیرکلامی (NVI)، شاخص توانایی عمومی (GAI)، و شاخص مهارت شناختی (CPI) تشکیل شده بود. سه مورد از این نمرات شاخص جانبی (NVI، GAI و CPI) را میتوان از 10 خرده آزمون اصلی به دست آورد. QRI و AWMI هرکدام را میتوان با اجرای یک خرده آزمون اضافی از خرده آزمونهایی که در یکی از پنج مقیاس اصلی (مقیاس درک کلامی، شاخص فضایی بصری، مقیاس استدلال سیال، مقیاس حافظه کاری و مقیاس سرعت پردازش) هستند، استخراج کرد، اما آنها اصلی نیستند. مجموعه این خرده آزمونها را خرده آزمونهای ثانویه مینامند (وکسلر، 2014).
دو نمره شاخص جانبی موسوم به نمرات شاخص بسط یافته یک سال پس از انتشار 2014 منتشر شد، بنابراین اینها در کتابچههای راهنمای منتشرشده گنجانده نشدهاند. اینها عبارتاند از شاخص (متبلور بسط یافته) کلامی (VECI) و شاخص سیالی بسط یافته (EFI) (رایفورد، دروزدیک، ژانگ، ژو، 2015).
سه نمره شاخص مکمل برای اندازهگیری فرایندهای شناختی که برای پیشرفت مهم هستند و نسبت به ناتوانیهای یادگیری خاص حساس هستند در دسترس هستند. نمرات شاخص مکمل عبارتاند از: شاخص سرعت نامگذاری (NSI)، که برای اندازهگیری نامگذاری خودکار سریع طراحی شده است، و شاخص ترجمه نمادها، برای اندازهگیری حافظه تداعی کلامی بصری، که گاهی اوقات در ادبیات منتشرشده به آن یادگیری تداعی زوجی بصری کلامی نیز میگویند (وکسلر، 2014).
مقیاس سرعت نامگذاری شامل سرعت سواد نامگذاری، که نامگذاری سریع خودکار را اندازهگیری میکند، و سواد سرعت نامگذاری، که تنها اندازهگیری تجاری و استانداردشده برای مقدار سرعت نامگذاری است، که بهعنوان برآورد آنی بصری /دیداری (subitizing) نیز شناخته میشود. مقدار سرعت نامگذاری بهطور خاص به پیشرفت ریاضی و اختلالات یادگیری خاص در ریاضیات حساس است (رایفورد و همکاران، 2016؛ وکسلر، رایفورد، هولدنک، 2014).
ویژگیهای روانسنجی
نمونه هنجاری WISC-V شامل 2200 کودک بین سنین 6 تا 16 سال و 11 ماه بود. علاوه بر نمونه هنجاری، تعدادی نمونه گروهی خاص نیز جمعآوری شد که شامل کودکان سرآمد ذهنی، کودکان دارای ناتوانی ذهنی خفیف یا متوسط ، کودکان دارای اختلالات یادگیری خاص (خواندن، بیان نوشتاری و ریاضی)، کودکان دارای اختلال ADHD، کودکان با رفتارهای مخرب، کودکان یادگیرنده زبان انگلیسی، کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم با اختلال زبانی، کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم بدون اختلال زبانی و کودکان مبتلا به آسیب مغزی بودند.
WISC -V همچنین با اندازههای پیشرفت، رفتار سازگارانه، کارکردهای اجرایی و رفتار و هیجانها ارتباط دارد. مطالعات معادلسازی نیز در خانواده آزمونهای وکسلر و با آزمون کافمن (KABC-II) انجام شد که امکان مقایسه بین نمرات مختلف تواناییهای فکری در طول عمر را فراهم میآورد. تعدادی از مطالعات همزمان برای بررسی روایی و پایایی مقیاس انجام شد. شواهد روایی همگرا و تمییز WISC -V از طریق مطالعات همبستگی با ابزارهای زیر WISC -IV، WPPSI -IV، WAIS -IV، WASI -II، KABC -II، KTEA -3، WIAT -III، NEPSY-II، Vineland – II و BASC – II ارائهشده است. شواهدی از روایی سازه از طریق یک سری مطالعات تحلیل عاملی و مقایسه میانگینها با استفاده از نمونههای همسان کودکان گروهای خاص و غیر بالینی فراهم شد.
کاربردها
WISC نهتنها بهعنوان یک آزمون هوش بلکه بهعنوان یک ابزار بالینی به کار میرود. برای مثال، برخی از متخصصان از WISC بهعنوان بخشی از سنجش برای تشخیص اختلال نقص توجه/ بیش فعالی (ADHD) و اختلالات یادگیری استفاده میکند. این امر معمولاً از طریق فرایندی به نام تحلیل الگو انجام میشود، که در آن نمرات خرده آزمونهای مختلف با یکدیگر مقایسه میشوند (نمرهگذاری تطبیقی یا نسبی) و خوشههایی از نمرات غیرمعمول پایین نسبت به بقیه جستجو میشود. خود دیوید وکسلر این را در سال 1958 پیشنهاد کرد.
بااینحال، تحقیقات نشان نمیدهد که این روش مؤثری برای تشخیص ADHD یا اختلالات یادگیری است. [2] اکثریت قریب بهاتفاق کودکان مبتلا به ADHD خرده آزمونهای مشخصی را عمدتاً پایینتر از سایر خرده آزمونها نشان نمیدهند و بسیاری از کودکانی که چنین الگوهایی را نشان میدهند ADHD ندارند. الگوهای دیگر برای کودکان دارای اختلالات یادگیری عدم مفید بودن WISC را بهعنوان یک ابزار تشخیصی نشان میدهند. [3] اگرچه، وقتی ازنظریه کتل هورن کتل (CHC) برای تفسیر خرده آزمونهای WISC -V استفاده میشود، همهچیز منطقی به نظر میرسد.
هنگام تشخیص کودکان، بهترین شیوه نشان میدهد که از یک مجموعه چند آزمونی، یعنی ارزیابی چندعاملی باید استفاده کرد چون مشکلات یادگیری، توجه و مشکلات هیجانی میتواند علائم مشابهی داشته باشند، یا باهم اتفاق بیفتند یا بهطور متقابل روی یکدیگر تأثیر بگذارند. بهعنوانمثال، کودکان دارای مشکلات یادگیری میتوانند ازنظر هیجانی، پریشان شوند و بنابراین در تمرکز دچار مشکل شوند، مشکلات رفتاری نشان دهند یا هر دو را داشته باشند. کودکان مبتلا به ADHD ممکن است به دلیل مشکلات توجه خود در یادگیری دچار مشکل شوند یا همچنین اختلال یا ناتوانی یادگیری داشته باشند (یا اختلال دیگری نداشته باشند).
بهطور خلاصه، درحالیکه تشخیص هرگونه مشکل در دوران کودکی یا بزرگسالی هرگز نباید تنها بر اساس IQ (یا مصاحبه، معاینه پزشکی، گزارش والدین، سایر آزمونها و غیره) انجام شود، آزمون تواناییهای شناختی میتواند به رد این امر کمک کند، همراه با سایر آزمونها و منابع اطلاعاتی، تبیینهای دیگر برای مشکلات، کشف مشکلات چند اختلالی و منبع غنی از اطلاعات هنگام تحلیل لازم است و فقط به نمره IQ خلاصه تکیه نکنید. (ساتلر، دومانت، کولسون، 2016).
از WISC میتوان برای نشان دادن مغایرت بین هوش کودکان و عملکرد آنها در مدرسه استفاده کرد (و این تضادی است که روانشناسان مدرسه هنگام استفاده از این آزمون به دنبال آن هستند). در شرایط بالینی، ناتوانیهای یادگیری را میتوان از طریق مقایسه نمرات هوش و نمرات در یک آزمون پیشرفت، مانند وودکاک جانسونIII یا آزمون پیشرفت فردی وکسلر II تشخیص داد. اگر پیشرفت کودک با توجه به سطح عملکرد ذهنی او (که از آزمون IQ مانند WISC-IV گرفته شده است) کمتر از حد انتظار باشد، ممکن است اختلال یادگیری وجود داشته باشد. روانشناسان و پژوهشگران دیگر معتقدند که WISC میتواند برای درک پیچیدگیهای ذهن انسان از طریق بررسی هر یک از خرده آزمونها مورداستفاده قرار گیرد و درواقع میتواند در تشخیص ناتوانیهای یادگیری کمک کند.
بنابراین، WISC را میتوان بهعنوان بخشی از مجموعه سنجشهایی برای شناسایی استعدادهای فکری، مشکلات یادگیری و نقاط قوت و ضعف شناختی مورداستفاده قرار داد. هنگامیکه با مقیاسهای دیگر مانند سیستم ارزیابی رفتار تطبیقی – (ABAS–II؛ هریسون و اوکلند، 2003) و مقیاس حافظه کودکان (CMS؛ کوهن، 1997) ترکیب شود، میتوان از قابلیت بالینی آن استفاده کرد. ترکیبهایی ازایندست اطلاعاتی در مورد عملکرد شناختی و سازگاری ارائه میدهند که هم برای تشخیص مناسب مشکلات یادگیری و هم برای کارکرد یادگیری و حافظه موردنیاز است و درنتیجه تصویر غنیتری از عملکرد شناختی کودک به دست میدهد.
WISC -V با آزمون پیشرفت تحصیلی کافمن – ویرایش سوم (KTEA -3؛ کافمن و کافمن، 2014) و آزمون پیشرفت فردی وکسلر (WIAT -III؛ پیرسون، 2009)، اندازه پیشرفت تحصیلی، مرتبط است.
این پیوند اطلاعاتی در مورد توانایی شناختی و پیشرفت تحصیلی در کودکان ارائه میدهد. آزمونهای کارکرد ذهنی بهطور گسترده در محیطهای مدرسه برای ارزیابی نقایص شناختی خاص که ممکن است به پیشرفت تحصیلی پایین منجر شوند و همچنین برای پیشبینی پیشرفت تحصیلی آتی استفاده میشود. استفاده از WISC -V به این شکل، اطلاعاتی را برای اهداف مداخله آموزشی ارائه میدهد، مانند مداخلاتی که مشکلات یادگیری و نقصهای شناختی را برطرف میکند.
WISC -V را همچنین میتوان برای سنجش رشد شناختی کودک با توجه به سن تقویمی کودک مورداستفاده قرار داد. با استفاده از این مقایسهها با سایر منابع دادهها، WISC میتواند اطلاعات در ارتباط با بهزیستی روانشناختی و رشدی کودک فراهم کند. نمرات بسیار بالا یا بسیار پایین ممکن است عوامل مؤثر در مشکلات سازگاری در بافتهای اجتماعی را نشان دهند که در پذیرش چنین تنوع رشدی مشکل ایجاد میکنند (یا نمیتوانند بیش از سطح خاصی از کارکرد شناختی بالا را در برگیرند).
نمره هوشبهر 135 یا بالاتر برای ورود به Intertel، جامعه تیزهوشان فکری پذیرفته میشود. [4]
ترجمهها
WISC به بسیاری از زبانها ترجمه یا اقتباس شده است و در تعدادی از کشورها ازجمله اسپانیای، پرتغال (برزیل و پرتغال)، کشورهای عربی، ایسلندی، نروژی، سوئدی، فنلاندی، چک، کرواتی، فرانسوی (فرانسه و کانادا)، آلمانی (آلمان، اتریش و سوئیس)، انگلیسی (ایالاتمتحده، کانادا، انگلستان، استرالیا)، ولزی، هلندی، ژاپنی، چینی (هنگکنگ)، کرهای (کره جنوبی)، یونانی، رومانیایی، اندونزیایی، اسلوونیایی و ایتالیایی هنجاریابی شده است. هنجارهای جداگانهای با هر ترجمه ایجاد میشود. (نروژ از هنجارهای سوئدی استفاده میکند). هند از مقیاس اطلاعاتی مالین برای کودکان هندی (MISIC)، اقتباس از WISC توسط آرتور جی مالین استفاده میکند. [5] بااینحال، هنجارهای MISIC منسوخ شده است (از 50 سال پیش بهروز نشده است) و بسیاری از روانشناسان بالینی به دلیل خطاهای احتمالی در IQ های اندازهگیری شده به دلیل اثر فلین، از این آزمون استفاده نمیکنند. کودکان هندی که از یک کشور درحالتوسعه هستند، طی 5 دهه گذشته دچار تغییرات متعددی در تواناییهای فکری خود شدهاند به همین دلیل کاربرد MISIC نادرست است، اگرچه برخی از روانشناسان معتقدند چنین تغییراتی جزئی هستند، بنابراین این آزمون هنوز قابلاجرا است.
بهجای MISIC، ویرایش چهارم WISC که در سال 2012 برای هند تطبیق و استانداردشده است، بیشتر توسط متخصصان پذیرفتهشده و مورداستفاده قرار میگیرد. MISIC بهعنوان پرکاربردترین آزمون برای ارزیابی هوش در هند، هنوز حامیان خود را دارد و همچنان توسط متخصصان در سراسر کشور مورداستفاده قرار میگیرد، به همین دلیل هنجارهای آن باید بهروز شوند. نسخه ژاپنی WISC-IV توسط روانشناسان ژاپنی به نامهای کازوهیکو اونو، کازوهیرو فوجیتا، هیسائو ماکاوا، توشینوری ایشیکوما، هیتوشی دایروکو و اوسامو ماتسودا توسعه یافته است. در ایران نیز ویرایش پنجم WISC توسط دکتر ابوالفضل کرمی و دکتر رعنا کرمی ترجمه، انطباق و هنجاریابی شده است.